طراحی همچون جادو میماند
در دنیای کسب و کار امروز، تلاش برای ایجاد فضایی نوآورانه و خلاقانه در سازمانها به یکی از اولویتهای اصلی تبدیل شده است. اما چه اتفاقی میافتاد اگر مدیران به جای اتکای بیش از حد به روشهای سنتی، از تفکر و رویکرد طراحان الهام میگرفتند؟ اگر مدیران مانند طراحان فکر میکردند چه میشد؟
«تفکــر طراحــی» یــا بــه عبارتــی به ماننــد طراحــان اندیشــیدن، رویکــردی متفــاوت نســبت بــه تفکرهــای تحلیلی مرســوم اســت کــه معمولا اساســا در کســب وکار به آنها اتکا میشــود.
طراحی با همدلی آغاز میشــود، شــناختی عمیق از کســانی که برای آنهــا طراحی میکنیم. مدیرانی که مانند طراحان فکر میکنند، خودشــان را جای مشتریان قرار میدهند. البته همه ما همین حالا هم میدانیم که قرار است «مشــتریمدار باشــیم»، اما چیزی که اینجا دربارهاش صحبت میکنیــم، عمیقتــر و شــخصیتر اســت.
معنــی آن، «فهمیدن» مشــتریان به عنــوان افــراد واقعی با مســئلههای واقعی اســت، نه دیدن آنهــا به عنوان اهدافــی بــرای فروش یــا مجموعهای از آمارهــای جمعیتشــناختی مانند ســن، ســطح درآمد یا وضعیت تأهل.
این رویکرد مســتلزم داشــتن فهمی ازنیازهــا و خواســتههای مشــتریان، هــم در ســطح احساســی و هــم درسطح منطقی است.
در این مقاله به بررسی این سناریو و اهمیت تغییر در طرز فکر مدیران پرداخته میشود.
1. تمرکز بر تجربه کاربری
اگر مدیران به طرز فکر طراحان شبیه بودند، تمرکز آنها بر تجربه کاربری محصولات و خدمات به شدت افزایش مییافت. طراحان به دقت به نیازها و خواستههای مشتریان توجه میکنند و این ایده را مدیران نیز در فعالیت روزانه خود اعمال میکردند.
2. تحلیل دادهها و استنباط
مدیران با توجه به رویکرد طراحان، به شدت به تحلیل دادهها و استنباط از آنها علاقهمند میشدند. آنها از دادهها بهره بیشتری میبردند و تصمیمگیریهایشان را بر اساس اطلاعات دقیقتری میگرفتند
3. تشویق به ایدهپردازی
طراحان به دنبال ایدههای جدید و خلاقانه هستند و اگر مدیران هم به این شیوه فکر میکردند، ایدهپردازی و نوآوری در سازمان به طور قابل توجهی افزایش مییافت
4. فرهنگ کاری متفاوت
اگر مدیران به طرز فکر طراحان شبیه بودند، فرهنگ کاری در سازمانها به شدت تغییر میکرد و ارزشهایی مانند همکاری، انعطافپذیری و پذیرش خطا به مراتب ترویج مییافتند
5. تسریع در فرآیند تصمیمگیری
طراحان معمولاً با تعداد زیادی از گزینهها و تصمیمات مواجه هستند و در نتیجه، سرعت و کارآیی در تصمیمگیری را تقویت میکنند. اگر مدیران نیز به این رویکرد پایبند بودند، فرآیند تصمیمگیری در سازمانها به طور قابل توجهی بهبود مییافت
نتیجهگیری
اگر مدیران از طرز فکر طراحان الهام میگرفتند، فرهنگ کاری در سازمانها بهبود یافته، نوآوری و خلاقیت ترویج مییافته و به طور کلی، عملکرد سازمانها بهبود مییافت. بنابراین، تغییر در طرز فکر مدیران به سمت رویکردهایی شبیه به طراحان، میتواند به رشد و پیشرفت بیشتر سازمانها منجر شود. تفکر طراحی کمک میکند نوآوریهای موفقتر و سودآورتری داشته باشیم